اولين پست سال نود
نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند.
سال نو مبارك
اولین سال نو و اولین مسافرت آنیسا
چند روز اول سال نو رفتیم روستا اونجا حسابی به آنیسا خوش می گذشت چون دورو برش شلوغ بود و تا می تونست بازی می کرد آنیسا از قبل از عید دیگه می تونست بشینه و در ایام عید بشکن زدنو یاد کرفت تا بابایی شروع به بشکن زدن می کرد آنیسا هم دستاشو میاورد بالا و بشکن میزد وهمچنین نانای کردنو و دست دسی و حسابی یاد گرفته(قربونش بشم)
آنیسا و بابا
آریا خان دوست آنیسا
١ روز هم رفتیم یزد و این هم عکسهای یزد
باغ دولت آباد آنیسا کلا در خواب به سر می برد
آوینا جون دوست آنیسا
با ادامه ی عکسها برمی گردیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی